معلمانه

بررسی نگرش دانش آموزان به فعالیت های غیر درسی فوق برنامه

مقدمه :

در قرن حاضر براي مواجهه موثر با چالشها و بحرانهاي موجود ميان پديده جهاني شدن و بومي ماندن بحران جمعيت دگرگونيهاي فناوري و شرايط حرفه اي بستري مناسبتر كارسازتر و موجه تر از نظام تعليم و تربيت شناسايي   نشده است        

          نظام تعليم و تربيت بايد از طريق تدارك زمينه هاي تربيت كامل و آموزش چگونگي رويارويي و نحوه سازگاري با مسايل

شايستگي لازم براي تامين سعادت و نيك بختي را در دانش آموزان ايجاد كند  

          تغيير نگرش نسبت به انسان مدرسه و تحولات سريع علم و فناوري سبب شده است به انسانهاي متفكري نياز داشته باشيم كه

          بتوانند خود را با تغييرات غير قابل پيش بيني آينده سازگار كنند  لذا وظايف مدارس در بسياري از كشورهاي جهان تغيير كرده است نقش كلي و غالب مدارس در تعليم و تربيت دانش آموزان آموزش عمومي در دوره هاي مختلف تحصيلي است اين آموزش بدان علت كه مهارت خاصي را در دانش آموزان به وجود نمي آورد آموزش عمومي ناميده شده است

          امروزه مدارس موظف به آماده كردن دانش آموزان براي كسب تجربه ها- استفاده از فرصت ها و پذيرش مسيولتها در زندگي برزگسالي اند.

 

 چرا مهارتهاي زندگي بايد به دانش آموزان آموزش داده شود ضرورت آ ن چيست   ؟

          مهارتهاي زندگي – مهارتهاي  شخصي و اجتماعي است كه دانش آموزان بايد آنها را ياد بگيرند تا بتوانند در مورد خود و انسانهاي ديگر و كل اجتماع به طور موثر و شايسته عمل كنند

          دانش آموزان براي مقابلهء سازگارانه با استرس ها و موقعيتها ي مختلف و تعارضهاي زندگي به كاركردها يي نياز دارند كه آنان را در كسب اين توانايي ها تجهيز كنند اين كاركردها بسيار زير بنايي اند و در فرايند تحول شكل مي گيرند كاركردهايي نظير شناخت عواطف و رفتارها كه در قالب ساختارهايي مثل عزت نفس – خود كارآمدي – حل مسئله و  – مهارتهاي اجتماعي تجلي مي يابند.

بنابر اين دانش آموزان ما در حال حاضر نياز دارند ياد بگيرند تا بدانند چه مي خواهند بگويند چه مي خواهند انجام دهند و درموقع لزوم از چه كسي كمك بگيرند يا چه كارهايي را براي حل مشكلات خود بكار برند آنها نياز دارند اعتماد به نفس وعزت نفس خود را افزايش دهند و نگرش ها – ارزشها و رفتارهايي را كه مسئوليت پذيري و مشاركت آنها را افزايش  مي دهد كشف كنند و در طول زندگي از آنها استفاده نمايند به نظر مي رسد به علت پيچيدگي جامعه امروز با دروس و فعاليتهاي آموزشي ارائه شده در دوره هاي آموزش عمومي كنوني دانش آموزان به اهداف رشد و آموزشي – فرهنگي و اجتماعي بطور كامل نمي رسند  آمادگي لازم براي تمرين مسئوليتها و تجارب زندگي بزرگسالي را كسب نمي كنند و به  سطح مناسبي از بهداشت روان دست نمي يابند  مطالعات پژوهشي هم نشان مي دهند كه دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصيلي از مهارتهاي زندگي پايين تري برخورداربوده اند

يكي از پژوهشهاي انجام شده حاكي از آن است كه دانش آموزان در مهارت تصميم گيري – حل مسئله – تفكر خلاق – تفكر انتقادي – همدلي – خودشناسي – ايجاد روابط موثر با ديگران و مهارت اجتماعي با مشكلات زيادي روبرو بوده و ميانگين كسب شده در مهارتهاي فوق بسيار پايين بوده لذا آموزش اين مهارتها ميتواند موجب ارتقاي رشد شخصي و اجتماعي و پيشگيري از مشكلات رواني – ا  جتماعي شود

فعاليتهاي مكمل و فوق برنامه :

فعاليت مكمل فعاليتي است كه براساس درون مايه دروس يك موضوع يا چند موضوع درسي در زمينه آموزش و پرورش ودر جهت عمق بخشي به برنامه هاي درسي طراحي ميگردد  فعاليتهاي مكمل در طول برنامه درسي است و موجب تعميق يادگيري ميشود

 فعاليتهاي فوق برنامه مجموعه فعاليتهاي سازمان يافته و پيش بيني شد ه اي است كه به منظور تثبيت – تعميق آشنايي و كاركرد عملي در طول سال تحصيلي براي دانش آموزان در نظر گرفته مي شود تا به رشد و تعالي شكوفايي استعدا دها و مشاركت در برنامه هاي عملي كمك كند اين برنامه ها در توسعه تجربيات تربيتي دانش آموزان نقش مهمي دارد (فراگيري مهارت زندگي ) در عرض برنامه درسي قرار گرفته است – نيازهاي فردي دانش آموزان و ويژگيهاي محلي و منطقه اي را مورد توجه قرار مي دهد و با لاخره موجب غناي برنامه درسي مي شود

اهداف فعاليتهاي مكمل و فوق برنامه :                                                              

1- توسعه ديدگاه مدرسه محوري

2- تعميق فرايند ياد دهي – يادگيري در زندگي دانش آموزان

3- غني سازي برنامه درسي و اوقات فراغت دانش آموزان

4- گسترش ياد گيري از مدرسه به خانواده و جامعه

5- تسهيل فرايند رشد اجتماعي دانش آموزان

در برنامه فعاليتهاي فوق برنامه دانش آموزان علاوه بر شركت داوطلبانه در فعاليتها به شيوه ء غير مستقيم آموزش ديده و از روشهاي فعال يادگيري استفاده نموده آن  هم بصورت    مشاركتي و گروهي

علاوه بر آن باعث توسعه يادگيري از مدرسه به خانواده و جامعه شده و جنبه هاي گوناگون شخصيت دانش آموزان رشد يافته و باعث شادابي و نشاط آنان مي شود

 و در حين اين فعاليتها افت تحصيلي كاهش يدفته و دانش آموز از خود ارزشيابي مستمري بعمل مي آورد

مفهوم يادگيري در فعاليتهاي مكمل و فوق برنامه

 لازمه برنامه ريزي براي فعاليتهاي مكمل و فوق برنامه و اجراي آنها در مدارس انتخاب روشهاي يادگيري فعالي است كه مشاركت دانش آموزان را به دنبال داشته باشد در رويكردهاي سنتي و معمول آموزشي معلم در نقش فعال و دانش آموزان در نقش مخازن اطلاعات به وظايف محوله خود عمل مي كردند در نهايت يادگيري دانش آموزان نيتجه محور بود و به سطوح پايين شناختي محدود مي شد پژوهشهاي اندك انجام گرفته در مورد عوامل موثر بر پايين بودن سطح مهارتهاي زندگي نيز نشان مي دهد كه عواملي مانند عدم بكار گيري الگوها و روشهاي مناسب تدريس – روشهاي نادرست ارزشيابي – انفعالي بودن دانش آموزان – ديكته شدن محتوي آموزشي در قالب كتابهاي درسي و عدم ارتباط عميق بين خانه و مدرسه در پايين بودن سطح مهارت زندگي دانش آموزان موثر بوده اند 

    حال به مصاديق مشترك فعاليتهاي مكمل و فوق برنامه كه در برنامه آموزش مهارتهاي زندگي نيز مورد توجه قرار گرفته اند اشاره مي گردد:

  • بهداشت فردي
  • نظم و انضباط اجتماعي
  • رعايت قوانين و مقررات
  • حفظ محيط زيست
  • مهارتهاي مطالعه و كتابخواني
  • مهارت همكاري با ديگران
  • مهارتهاي مقابلهاي ( مقابله با اعتياد و …)
  • مهارتهاي نوجواني

اين مهارتها از طريق اجراي فعاليتهاي مكمل و فوق برنامه قابل تحقق اند 

ويژگيهاي فعاليتهاي فوق برنامه :

 اگر نگرش دانش آموزان نسبت به فعاليتهاي فوق برنامه و غير درسي نگرش به اوقات فراغت باشد بايد با دانش و آگاهي با آن روبرو شويم و برنامه اي سنجيده و منظم براي رويارويي با آن داشته باشيم و گرنه دچار صدمات و زيانهاي جبران ناپذير ي خواهيم شد

از جمله اين نكات عبارتند از:

  • درحقيقت بايد در برنامه ريزي فعاليتهاي فوق برنامه به علايق و نيازهاي دانش آموزان توجه شود و بين دانش آموزان بعنوان يك انسان وشرايط زيستي او رابطه روشني وجود داشته و اين ارتباط هر چقدر بهتر ساماندهي شود اثر تربيتي بيشتري خواهد داشت 
  • از طرفي در راس فعاليتهاي غير درسي و فوق برنامه بايد فردي متخصص و صاحب نظر وجود داشته باشد تا بتواند اين فعاليتها را درست رهبري نمايد
  • كلاسهايي كه براي دانش آموزان در نظر گرفته مي شوند نبايد آنها را گريزان كند بلكه بايد به قدري با نشاط و شادي همراه باشد و تفكر خلاق را سبب شود و در اين مسير بايد از هنر استفاده كرد ما بايد به فرزندانمان فكر كردن را بياموزيم متاسفانه دانش آموزان ما ياد نگرفته اند كه در مورد يك مسئله فكر كنند و در نهايت يك انديشه نو ارائه دهند حال آن كه اين كار مخصوصا” براي رده سني نوجوان بسيار مهم است 
  • در فعاليتهاي فوق برنامه باي تنوع وجود داشته باشد تا دانش آموزان به فراخور خود از بين آنها انتخاب كنند و تنوع فعاليتها باعث نشاط آنها و مانع خستگي و ملامت آنان خواهد شد 
  • در فعاليتهاي فوق برنامه مطلب ديگري كه بايد رعايت شود زمان آن است كه مصادف با زمان استراحت دانش آموزان نباشد و همچنين اين ساعات غير درسي طولاني نباشد كه باعث خستگي و دلزدگي آنها بشود و زمان فعاليت بايد با زمان توجه فرد تناسب داشته باشد يعني دانش آموز را با توجه به ظرفيت سن و سالش به فعاليت واداشت
  • در فعاليتهاي فوق برنامه فضايي كه فعاليت در آن شكل مي پذيرد از نظر رواني وسن وسال دانش آموز تناسب داشته و او از اين فضا لذت ببرد و علاوه بر آن باعث آرامش رواني و آزادي عمل وي شود  طبيعي است كه فضاهاي تاريك و نامناسب و غير بهداشتي و سخت گيريهاي بي مورد با فعاليتهاي غير درسي در تضاد خواهي بود
  • از طرفي نگرش دانش آموزان نسبت به فعاليتهاي فوق برنامه نبايد نگرشي نگران كننده باشد يعني در اين فعاليتها دانش آموز احساس نكند كه بايد يكسري تكاليف معين خسته كننده و وقت گيري را انجام دهد

از جمله فعاليتهاي فوق برنامه اي كه بايد به آن توجه شود :

  • موسيقي: موسيقي كه با فرهنگ ملي وبومي مادر تعارض نباشد آن هم مومسيقي كه سرودها و محتوي آهنگ ها در آن غني بوده و استفاده از آلات موسيقي با اصوات خفيف كه موجبات آرامش ما و فرزندانمان را نيز فراهم نمايد 
  • آموزش نقاشي : آموزش نقاشي باعث ايجاد شور وشعف در دانش آموزان شده و ديدن نقاشيهاي شخصيتهاي بزرگ جهاني علاوه بر لذت بردن آنان ممكن است آنها را به سوي اين هنر سوق دهد و حتي در اين امر ميتوان از امكانات پيشرفته تري مانند رايانه استفاده نمود و از طريق ميل به اين موهبت الهي (زيبا شناسي ) حتي ممكن است فرد از نظر خودشناسي و خداشناسي به مراتب بالاتري صعود نمايد
  • توجه به تربيت بدني (ورزش ) : هدايت انرژي دانش آموزان در جهت نيك آن هم از طريق گرايش آنان به ورزشهاي ملايم نظير شنا – تنيس روي ميز و.. از اهميت خاصي برخوردار است كه از جمله فعاليتهاي ورزشي مي توان به موارد ذيل اشاره نمود :

الف – احساس نشاط                                               ب – حفظ سلامت جسماني

ج – دفع مواد زايد از بدن                                        د – احساس قدرتمندي

ه – آماده شدن براي فعاليتهاي ديگر و عدم احساس خمودگي

  • استفاده از رايانه : نگرش دانش آموزان در استفاده از رايانه نيز چو ن هدايت و برنامه ريزي نشده است عوارض منفي را به دنبال دارد از جمله :

الف – ساعات طولاني در مقابل مانيتور نشستن كه باعث عوارض جسماني – رواني و اجتماعي مي شود

ب- كم اشتهايي و سوء تغذيه  دانش آموزان

ج- عوارضي كه متوجه ستون فقرات و حتي ديسك كمر آنها مي شود

د- ايجاد پرخاشگري و خشونت بعد از ديدن انجام بازيهاي كامپيوتري 

ه –ايجاد آلودگي صوتي ناشي از انجام بازيهاي كامپيوتري

     البته نگرش گروهي از دانشمندان به فعاليتهاي غير درسي نگرشي است كه در آن نبايد از دانش آموزان وظايف الزام آوري را مد نظر داشت بلكه دانش آموز بايد بتواند فعاليتي را آزاد انتخاب نموده و آن را انجام دهد كه قبلا” به آن اشاره شد

 

  • استفاده از كتابخانه:

 چرا عده اي از دانش آموزان كتابخانه هاي عمومي را بعنوان مكاني براي فعاليتهاي فوق برنامه انتخاب مي كنند ؟

  • عدم به روز بودن كتابخانه مدارس
  • واگذاري تعداد كم كتاب به دانش آموزان براي مطالعه و تحقيق
  • عدم تخصص همكاراني كه در اين بخش مشغول فعاليت هستند و بعضا” رفتار نامناسب كه آنان با دانش آموزان دارند باعث سرخوردگي و بعضا” گريزان شدن آنان از كتابخانه مدارس مي شود 
  • عدم ارائه اطلاعات در كتابخانه مدارس به تمام دانش آموزان با توجه به تفاوتهاي فردي
  • بالا بودن قيمت كتب در سطح جامعه و كمبود كتب در كتابخانه هاي مدارس باعث گرايش دانش آموزان به كتابخانه هاي عمومي شده است 
  • عدم مكان مناسب جهت نشستن و مطالعه طولاني مدت دانش آموزان

 

 

نقش اعتماد به نفس در دانش آموزان :

يكي از مواردي كه بايد در فعاليتهاي فوق برنامه  مد نظر باشد مسئله اعتماد به نفس دانش آموزان است كه متاسفانه تعدادي از دانش آموزان مستعد با عدم اعتماد به نفس   روبرو مي باشند 

 يكي از عمده ترين دلايل “كمرويي ” نيز نزد دانش آموزان ضعف در اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندي است 

پديده كمرويي كه امروزه به عنوان يك معلوليت اجتماعي مطرح است رابطه مستقيمي با چگونگي نگرش فرد نسبت به خود و احساس خود ارزشمندي وي دارد در درمان كمرويي هم براي كاهش اضطراب و افزايش مهارتهاي اجتماعي

(مثل شمرده و رسا صحبت كردن – برقراري ارتباط بصري با مخاطبين و … ) بدون توجه اساسي به اصول و روشهاي تقويت اعتماد به نفس اقدام موثري انجام نمي پذيرد 

 خود شناسي و پذيرش مسووليت اجتماعي از مهمترين هدفهاي تربيتي در هر جامعه است و برخورداري از حس “خودارزشمندي ” و ” اعتماد به نفس ” قوي به مثابه يك سرمايه ارزشمند حياتي براي همه انسانها بويژه دانش آموزاني كه از مهارتهاي اجتماعي كمتري بهره مند هستند از موثرترين عوامل پيشرفت و شكوفايي استعدادها و خلاقيتها به شمار مي آيد بطور كلي فرايند هاي شناختي – احساسات- انگيزه ها – برقراري روابط في مابين – شيوه زندگي – تصميم گيريها و انتخابهاي ما قويا” متاثر از چگونگي احساس خود ارزشمندي و اعتماد به نفس است 

 يك اراده قوي در گرو اعتماد به نفس قوي و استوار است  تسليم ناپذيري – مطمئن – مصمم و راسخ قدم بودن از صفات برحسته رهبران بزرگ تاريخ انسانهاست 

به عبارت ديگر تنها عوامل تعيين كننده رفتار اعتماد به نفس و احساسي است كه ما نسبت به خودمان داريم 

 

نتیجه یک پژوهش

 

 بسياري بر اين باورند كه يكي از كار آمد ترين شيوه هاي آموزشي به منظور حذف يا كاهش مشكلات آموزشي دانش آموزان به ويژه ضعف هاي آن ها در مباحث گوناگون درسي ” تكرار و تمرين ” است  اين باور اگرچه تا حدودي درست و منطقي به نظر مي رسد اما در بسياري موارد  افزايش مدت آموزش به بهانه ي تكرار و تمرين و افزايش تسلط دانش آموزان بر مباحث درسي نتيجه ي مطلوب نمي دهد  چرا كه در اغلب موارد افتادن به ورطه ي تكرار موجب دلزدگي و خستگي دانش آموزان مي شود و اين تنها ارمغان ايده ي تكرار و تمرين به بهانه آموزش بهتر است 

 پژوهشگران ” انجمن نظارت و توسعه ي برنامه ريزي درسي ” يعني دكتر ديويد بيكلر – دكتر رودريگو فابر يگو – كلوديا گاليندو و ياكوب مشيكوك از ژانويه 1999 تا ژانويه ي 2000 به بررسي افزايش زمان آموزش درسها و تاثير آن بر ميزان فراگيري نمرات درسي و موفقيت دانش آموزان در بيش از 56 كشور جهان پرداختند  نتايج نهاي اين پژوهش 10 مه 2005 انتشار يافت  آنچه در پي مي خوانيد نتايج اين بررسي است 

 پژو هشگران عوامل متعددي را در افزايش ميزان فراگير ي و بازده آموزشي دانش آموزان دخيل مي دانند كه از مهمترين آ نها مي توان به اين موارد اشاره كرد:

  • تسلط و تجربه معلم
  • دوره تحصيلي و درسهاي آموزشي هر دوره
  • وضعيت آموزشي هر مدرسه
  • توجه مسوولان آموزشي مدرسه به ارتقاي كيفيف آموزش
  • مديريت و توان اداره ي كلاس توسط معلم
  • شرايط خانوادگي دانش آموزان از جنبه هاي اقتصادي – اجتماعي – فرهنگي و …

          اما از منظري ديگر مي توان مهمترين و تاثير گذارترين عامل را در افزايش ميزان فراگيري و بازده آموزشي دانش آموزان ” مدت زمان مطالعه و ساعات درس ” آنان دانست پس بايد بدانيم مد ت زماني كه معلم صرف آموزش هريك از مباحث درسي به دانش آموزان مي كند تا چه حد بر ميزان فراگيري آنها تاثير مي گذارد ؟

 آموزش مداوم و بي وقفه و طولاني مدت مباحث درسي و افزايش ساعات آموزشي چه تاثيري بر روند آموزشي دانش آموزان دارد؟

و از همه مهمتر برگزاري كلا سهاي تابستاني به منظور رفع نياز دانش آموزان و اتصال يك سال تحصيلي به سال تحصيلي بعدي چه نتايجي به دنبال دارد ؟          

پژوهش به منظور آ گاهي :

 دكترديويد بيكلر و همكارانش در مركز تحقيقات ASCD  با تقسيم بندي پژوهش خود به سه بخش :

  • بررسي آموزش درسهاي عمومي و زبان (PISA )
  • بررسي آموزش درسهاي علوم ورياضي ( TMSS)
  • بررسي آموزش درسهاي هنر و علوم اجتماعي ( CIVED )

فعاليت خود را در كشورهاي گوناگون آغاز كردند در اين بررسي 28 كشور تحت پوشش برنامه ي CIVED  و 38 كشورتحت پوشش برنامه TIMSS   و تعدادي از كشورها نيز تحت پوشش هر سه پژوهش قرار گرفتند 

پژوهشگران گروهاي سني متفاوت و مدرسه هايي را ارزيابي كردند و به مدت يك سال به بررسي تعداد روزهاي حضور دركلاس درس – ساعات درسي هر درس در طول يك هفته – ساعات درسي هر درس در يك روز و ميزان برگزاري  كلاسهاي آموزشي درسهاي انتخاب شده ( رياضي – علوم – زبان – هنر – علوم اجتماعي –  و درسهاي عمومي ) خارج از ساعات درسي به ويژه در تابستان پرداختند 

 با توجه به نتايج به دست آمده از مرحله ي اول مشخص شد دو كشور مكزيك و استراليا با اختصاص بيش از 1100 ساعت زمان آموزشي در طول يك سال تحصيلي ( 9 ماه ) در رتبه اول و آمريكا با 1000 ساعت و يونان با زماني كمتر از 800 ساعت در مكان ها ي بعدي قرار دارند

 اغلب كشورها از مجموع ساعات درسي در طول يك هفته – زماني بين سه تا چهار ساعت را صرفا” به آموزش درس”  رياضي ”  اختصاص مي دهند اما دو كشور اندونزي و مراكش با اختصاص بيش از پنج ساعت از كل ساعات آموزشي هفتگي خود به آموزش  درس رياضي در مقام اول توجه به اين درس قرار دارند  البته در بعضي كشورها نيز زماني كم تر از دو ساعت در هفته را به آموزش درس رياضي اختصاص مي دهند 

پژوهشگران ياد شده با توجه به علاقه ي اكثر كشورها به آموزش درس رياضي و اختصاص بيش ترين زمان آموزش به اين درس از دانش آموزان آزمون رياضي بعمل آوردند  نتايج بدست آمده از عدم تفاوت بين ميزان فراگيري دانش آموزان كشورهايي چو ن اندونزي و مراكش ( با اختصاص بيش از پنج ساعت در هفته به آموزش درس رياضي ) با دانش آموزان ساير كشورها حكايت داشت  به عبارت ديگر نتايج آزمون نشان داد كه افزايش مدت زمان آموزش درسها تاثيري بر افزايش ميزان فراگيري دانش آموزان ندارد 

در مرحله بعد پژوهشگران روي تاثير افزايش ساعات درسي بر نمرات دانش آموزان متمركز شدند در ژاپن نمرات تحصيلي دانش آموزاني كه در يك سال تحصيلي 1112 ساعت در كلاس درس حاضر مي شدند با نمرات دانش آموزاني كه كمتر از 953 ساعت در كلاس درس حاضر مي شدند تفاوت چنداني نداشت نمره ي درس رياضي دانش آموزان گروه اول (1112 ساعت حضور ) در مجموع فقط 25 امتياز بالاتر از نمره دانش آموزان گروه دوم بود 

 اين ميزان تفاوت در مقايسه با تفاوت بين ساعات آموزشي دو گروه بسيار اندك و قابل اغماض است  مانند همين ارزيابي نيز براي درسهاي ديگري چو ن علوم و هنر انجام شد و نتايج مشابهي به دست آمد  از اين رو پژوهشگران دريافتند كه افزايش ساعات آموزشي درسها نيز تاثيري بر افزايش نمرات درسي دانش آموزان ندارد 

 در مرحله سوم و آخرين مرحله پژوهشگران به بررسي تاثير مدت آموزش درسها بر مهارت هاي فردي و بازده آموزشي دانش آموزان پرداختند آنها دريافتند كه در درسي چو ن رياضي بسته به تفاوت ساعات درسي تنها 2/2 درصد تفاوت در مهارت هاي فردي و بازده آموزشي دانش آموزان ديده مي شود و اين ميزان تفاوت در درس علوم پنج درصد است  در درسهاي هنر وزبان كمي تفاوت به اين ترتيب مشاهده شد كه در دو كشور با افزايش مد ت زمان آموزش در طول يك هفته نتايج مثبت و در شش كشور نتايج منفي بود 

با جمع بندي نتايج به دست آمده مشخص شد كه تنها در درسهايي چون هنر و زبان كه آموزش هاي علمي هم پاي آموزش هاي نظري پيش مي روند افزايش ساعات درسي آن هم در صورت رعايت تنوع اندكي تاثير گذار است و باعث افزايش مهارتهاي فردي و بازده آموزشي مي شود

نتيجه ي نهايــــــــــــــــي:   

دكتر ديويد بيكلر و همكاران او با جمع آوري اطلاعات و بررسي نتايج به دست آمده دريافتند كه بين افزايش ” ساعات آموزشي ” و ” ميزان فراگيري – نمرات درسي و بازده آموزشي دانش آموزان ” رابطه اي معكوسي وجود دارد بطوريكه در اكثر موارد ( به جز درس زبان و هنر آن هم با شرايط ياد شده ) افزايش ساعات درسي باعث افت تحصيلي – دلزدگي و پس زدگي دانش آموزان مي شود نكته حايز اهميت ثابت ماندن شيوه هاي آموزشي معلمان حتي در زمان افزايش ساعات آموزشي است كه اين خود سر آغاز دلزدگي – بي حوصلگي – و كم توجهي و بي علاقگي خود معلمان به امر آموزش و كاهش كاراي آنها و تكرار مكررات است  از اين رو آنچه باعث فراگيري بيش تر و بهتر دانش آموزان و به دنبال آن موفقيت تحصيلي آنها مي شود هوش و استعداد ذاتي آنها و استفاده از شيوه هاي صحيح آموزشي است  افزايش مدت آموزش درسها به هيچ وجه تاثير بر افزايش ميزان فراگيري و بازده آموزشي  همچنين بهبود نمرات درسي دانش آموزان ندارد  افت تحصيلي – بي علاقگي – و دلزدگي دانش آموزان با حذف دوره ي استراحت تابستاني و شركت دادن آنها در كلاسهاي متعد د درسي نمود بيش تري مي يابد 

 

در بررسي فعاليتهاي فوق برنامه بايد به چند نكته مهم اشاره كنيم:

  • به كار بردن كلمه ” فوق برنامه ” بدين معنا نيست كه فعاليتهاي مذكور هيچگونه برنامه اي ندارند بلكه از اين گونه فعاليتها هم وقتي مي توان نتيجه مطلوب گرفت كه دقيقا ” و براساس هدفهاي روشن و قابل وصول پيش بيني و تنظيم شده باشند
  • ارزش تربيتي فعاليتهاي فوق برنامه نه تنها از فعاليتهاي رسمي كمتر نيست بلكه در بعضي موارد حتي بيش از آنها نيز مي باشد  زيرا هم معلم و هم دانش آموز در فعاليتهاي فوق برنامه ( آزاد ) آزادي مخصوص احساس مي كنند و به همين سبب بدانها بيشتر راغب مي شوند و از آنها بيشتر لذت مي برند 
  • در انتخاب و تنظيم يا برنامه ريزي فعاليتهاي فوق برنامه نيز بايد شرايط و ويژگيهاي رشد و تكاملي – استعدادها نيازها و رغبتهاي دانش آموزان را كاملا” در نظر گرفت 
  • براي اينگونه فعاليتها نيز بايد هدفهاي رفتاري مشخص تعيين كرد و مرتبا” ميزان پيشرفت به سوي آنها و دست يافتن به آنها را دقيقا” ارزشيابي كرد و براي تقويت جنبه هاي مثبت و جبران و ترميم جنبه هاي ضعيف آنهــــــا كوشيد
  • از فعاليتهاي فوق برنامه تحصيلي در صورتي مي توان نتيجه مطلوب گرفت كه همه اولياي مدرسه صميمانه با همديگر همكاري كنند و برخورداري از همكاري نزديك خانواده ها يا اوليا دانش آموزان و در بعضي موارد همكاريهاي ساير موسسات را لازم بدانند و از آنها غافل نباشند 
  • بين فعاليتهاي فوق برنامه و برنامه هاي درسي يا تحصيلي ارتباط زيادي وجود دارد و تفكيك كامل آنها از همديگر بسيار دشوار است 
  • در انتخاب نوع فعاليتها ي فوق برنامه حتما” بايد امكانات و مقتضيات محيط در نظر گرفت 
  • برنامه درسي معمولا” و سالهاست ثابت است بنابراين نمي تواند كاملا” پاسخگوي نيازهاي دانش آموزان باشد فعاليتهاي فوق برنامه – در صورتي كه درست انتخاب و برنامه ريز ي شده باشند – به سهولت مي توانند اين نقض را جبران كنند 
  • با توجه به نكته اخير هر گونه برنامه درسي يا فعاليت فوق برنامه اي در صورتي مي تواند سودمند واقع شود كه مرتبا” با توجه به يافته هاي علمي و تربيتي جديد تغيير پذيرد 
  • يك معلم در صورتي در پيش بيني و انجام دادن فعاليتهاي فوق برنامه موفق خواهد شد كه آموزش و كار آموزي لازم را در اين مورد قبلا” ديده باشد زيرا معلم براي انتخاب و تنظيم فعاليتهاي فوق برنامه اي به اطلاعات و مهارتهاي زير نياز دارد :

الف – شناخت شرايط و خصايص رشد و تكامل طبيعي و سالم 

ب –  شناخت كامل برنامه درسي ( رسمي ) و تشخيص جنبه هاي ضعيف آن كه بايد به وسيله فعاليتهاي  فوق برنامه جبران و ترميم شوند 

ج –  آشنايي با فعاليتهاي تربيتي سود مند براي انتخاب نوع فعاليتهاي فوق برنامه 

د – آشنايي با روشهاي علمي كاربرد يا انجام دادن فعاليتهاي تربيتي فوق برنامه در ارتباط با ويژ گيهاي سني واستعدادها و نيازها و رغبتهاي همه  دانش آموزان يك مقطع تحصيلي يا يك كلاس 

هـ – آشنايي با روشهاي درست ارزشيابي فعاليتهاي فوق برنامه و نتايج آنها

و – آشنايي با چگونگي تحريك دانش آموزان به شركت در فعاليتهاي فوق برنامه

ز – آشنايي با چگونگي تحريك و ترغيب اولياي دانش آموزان و نهادهاي اجتماعي به همكاري در خوب انجام گرفتن فعاليتهاي فوق برنامه 

ح – آشنايي با وسايل و امكانهاي لازم براي انجام دادن فعاليتهاي تربيتي فوق برنامه و چگونگي تهيه و كاربرد صحيح آنها

ط – شناخت موقع و چگونگي انجام دادن فعاليتهاي فوق برنامه 

ي – شناخت موقع و چگونگي تغيير نوع – ميزان و زمان فعاليتهاي فوق برنامه 

بیشتر بخوانید: مطالب خواندنی از 14 اختر تابناک آسمان (چهارده معصوم)

با توجه به نكات مذكور مي توان مجدد ا” روي اين امر تاكيد كرد كه بدون آموزش و كار آموزي كافي هرگز نمي توان موفقيت  فعاليتهاي فوق برنامه را تضمين كرد بنابراين مراكز يا موسسات تربيت معلم – موظفند آموزش فعاليتهاي فوق برنامه را در برنامه درسي خود منظور كنند و آن را بسيار جدي بشمارند اين نيز در صورتي ممكن است كه مركز تربيت معلم از ويژگيهاي زير برخوردار باشد :

  • هيات آموزشي آزموده و مطلع ( ايمان و اعتقاد – معلومات – شخصيت سالم – تجربه )
  • مديريت و سرپرستي آگاه و مجرب
  • داوطلبان ( يا دانشجويان ) علاقمند و مستعد ( بدني – ذهني – عاطفي – اجتماعي )
  • برنامه درسي مبتني بر :
    • – نيازهاي فردي و اجتماعي و حرفه اي داوطلبان 
    • يافته هاي علمي و تربيتي
    • مقتضيات فرهنگي جامعه
  • امكانات لازم
  • تلاش همگاني و صميمانه اولياي مركز تربيت معلم براي تغيير مطلوب رفتار داوطلبان يا شكل مطلوب بخشيدن به آن در ارتباط با حرفه آيند ه شان 
  • توجه اولياي مركز يا موسسه تربيت معلم به اينكه همه مسئولان آموزش و پرورش يك جامعه بايد به افراد و جامعه همچون يك سيستم بنگرند و مركز تربيت معلم را تافته اي جدا بافته اي جدا از جامعه و ساير مراكز آموزشي تلقي ننمايند و از هد فهاي مشترك همه آنها غافل نباشند 
  • پيدايش و تقويت اين اعتقاد در دانشجويان يا معلمان آينده كشور كه هد ف غايي همه فعاليتهاي آموزشي و تربيتي رسمي و غير رسمي جز اين نيست كه به كودكان و نوجوانان – توانايي بهره مندي از زندگي سالم و لذت بخش ببخشيد و آنها را براي سعادتمندي در دنيا و آخرت آماده كند 
  • اعتقاد كامل اولياي مركز تربيت معلم به ضرورت استفاده از تكنولوژي آموزشي و با ز و پذيرا بودن آن به هر گونه فكر تازه و سودمند به بيا ن ديگر تا معلم خود يادگيرنده خوب نباشد هرگز نمي تواند آموزنده يا راهنماي علمي و تربيتي خوب و موفقي باشد 

امروزه عد ه اي از متخصصان تعليم و تربيت معتقدند كه تشخيص و فرق گذ اشتن ميان  فعاليتهاي ” برنامه اي ” و

 ”  فوق نامه اي ” يك امر اختياري است و اين فكر و نظر هر روز افزايش پيدا مي كند كه ” برنامه درسي ” شامل همه تجاربي است كه دانش آموزان زير نظر مستقيم مدرسه ياد مي گيرند به همين سبب اصطلاح ” فعاليتهاي خارج كلاس ” بيش از اصطلاح ” فعاليتهاي فوق برنا مه اي ” به كار مي رود و به آموزش و ياد گيري آن گونه يا آن دسته از اطلاعات و تجارب اطلاق مي شود كه به طور رسمي قسمتي از برنامه درسي يا تحصيلي را تشكيل نمي دهند لكن تحت نظارت معلم و مدرسه انجام مي گيرند 

 در هر صورت هدف عمده فعاليتهاي فوق برنامه  اي يا خارج كلاس فراهم آوردن امكانهايي است كه دانش آموزان نوجوان از راه به دست آوردن اطلاعات و تجارب و مهارتهاي لازم و مورد علا قه شان بيشتر اميال ونيازهاي خود را ارضا كنند 

 بعلاوه به نوجوانان فرصت داده مي شود كه در اداره مدرسه شركت كنند و عادتها ي بهداشتي ( بدني و رواني ) سودمند را در خود ايجاد و پرورش دهند  از اين رو فعاليتهاي فوق برنامه درسي ( تحصيلي ) از جمله مسائل بسيار مهم و قابل توجه در آموزش و پرورش به شمار مي رود 

ارزش فعاليتهاي فوق برنامه :

 ارزش هر چيز به ميزان تاثير آن در زندگي فرد يا جامعه بستگي دارد و چنانچه اين تاثير مثبت باشد يعني موجب پيشرفت فرد يا جامعه شود و نيازهاي مشروع آن دو را ارضا كند گوييم آن چيز ” ارزش مثبت ” دارد و بر عكس اگر عقب ماندگي و آ شفتگي به بار آورد و پاسخگوي نيازهاي آنها نباشد داراي ” ارزش منفي ” خواهد بود  بررسي هدفهاي فعاليتهاي فوق برنامه نمايانگر اين حقيقت است كه آنها در زندگي همه دانش آموزان بويژه نوجوانان ارزش مثبت دارند كه ميتوان همه ارزشهاي فعاليتهاي فوق برنامه را چنين خلاصه كرد :

1- رشد وتكامل شخصيت مطلوب :

 منظور از شخصيت مطلوب يا سالم درفرهنگ روان شناسي اين است كه فرد از هر لحاظ نضج يافته باشد و چنين فردي رامي توان از ويژگيهاي زيز تشخيص داد :

  • مي تواند مستقل باشد و روي دو پاي خود بايستد 
  • به خويشتن همچون يك شخص ارزش مي دهد 
  • مي كوشد با واقعيت روبرو شود و از واقعيتهاي زندگي بيشتر آگاهي يابد 
  • از امنيت خاطر – اعتماد به نفس – شجاعت و شهامت برخوردار است 
  • مي تواند عواطفش را با خوشي و آ رامي بيان نمايد و در حالت هيجاني – افراطي نيست 
  • بين افكار و اعمالش هماهنگي وجود دارد 
  • ارزشها را به روشني در مي يابد 
  • از زندگي اجتماعي شايسته اي برخوردار است 
  • سعه صدر و وسعت نظر دارد و معمولا” اهل مداراست 
  • مي تواند از استعداد هايش بهتر بهره برداري كند 
  • به نظم و نظافت و انضباط و ضرورت مقررات و برنامه ريز ي معتقد است 

 شخصيت هر فرد كه نمايانگر وحدت و هويت در حال تكامل اوست كه گاهي از آن با اصطلاح ” خود ” تعبير مي شود پيوسته تحت تاثير عوامل گوناگون قرار دارد و اگراين عوامل سودمند باشند شخصيت از سلامت لازم برخوردار خواهد شد و اگر ناسودمند باشند به بيماري شخصيت منجر خواهد شد 

از جمله عوامل بسيار موثر در رشد و تكامل سالم شخصيت نوجوان فعاليتهاي فوق برنامه هستند مشروط بر اينكه درست انتخاب و تنظيم و اجرا شوند زيرا دانش آموزان در اين نوع فعاليتها بيش از كلاس رسمي درس علاقه نشان مي دهند  مسئوليت به عهده مي گيرندوبر خلاف كلاس درس محدود آزادي بيشتري دارند 

 بعلاوه در فعاليتهاي تربيتي يا آموزشي رسمي ( كلاسي ) غالبا” معلم بيش از محصلان نقش دارد و كوشش مي كند در صورتي كه در فعاليتها ي تربيتي فوق برنامه بيشترين نقش را محصلان به عهده دارند و شخصا” و همگي بايد كوشش كنند دانش آموزان از شركت در فعاليتهاي فوق برنامه و ايفاي نقش خاص در بهتر انجام گرفتن آنها لذت مي برند هر چند بعد از ساعات رسمي درسي باشد  و هر گونه موفقيت در اين گونه فعاليتها باعث خوشحالي و رضايت خاطر نوجوانان ميشود 

2- تسهيل رشد و تكامل اجتماعي :

 از جمله ويژگيهاي رشدي مهم دوران نوجواني رشد و تكامل اجتماعي است و هر عامل و فرصتي كه اين جنبه از رشد و تكامل را گسترش دهد و سالمتر سازد در زندگي اجتماعي نوجوان بسيار سودمند خواهد بود  فعاليتهاي فوق برنامه از آن جمله اند كه موجب سهولت و سلامت رشد و تكامل اجتماعي دانش آموزان مي شوند 

 هر نوجوان نيازمند فرصتهايي است كه بتواند با همسالان و همگنانش گرد آيد دوستاني از ميان ايشان برگزيند و ياد بگيرد كه با اشخاص مختلف چگونه ارتباط برقرار كند و اين ارتباط را سالم و مداوم نمايد  چنين امكانها و فرصتهاي سود بخش را در فعاليتهاي فوق برنامه اي مي توان يافت  روابط خوب ناگهان  پيدا نمي شوند بلكه رشد و تكامل پيدا مي كنند  ضمن فعاليتهاي فوق برنامه نوجوان ياد مي گيرد كه :

  • – رفتار خود را – مخصوصا” در ميان جمع – كنترل كند 
  • در هر فعاليت اجتماعي بايد نشانه احترام متقابل محسوس باشد 
  • وقتي ديگري سخن مي گويد بايد كاملا” ساكت شد و به سخنان او گوش كرد و بعد سخن گفت يا وقتي ديگران ايستا د ه اند نبايد خوابيد يا راه رفت 
  • طوري برخورد كند كه ديگران از ديدن او و همكاري با او واقعا” خوشحال شوند و لذت ببرند 
  • در هر گونه اظهار نظر بايد فروتن باش و از خود برتر نماي بپرهيزد
  • وقتي شكستي از يكي از دوستان يا همكارانش مشاهده كرد از سرزنش و پرخاش وي خوداري كند و با كمال محبت و ملايمت به راهنماي بپردازد 
  • از به كار بردن هر گونه كلمات زشت و ركيك يا كردار نامعقول اجتناب ورزد.
  • از زود باوري درباره دوستا ن و همكاران و داوري شتابزده در حق ايشان خود داري كند 
  • آنچه را كه نمي تواند انجام دهد به عهده نگيرد و حتما به وعد ه اي كه مي دهد عمل كند 
  • عادتهاي اجتماعي نامطلوبش را به عادتهاي اجتماعي مطلوب تغيير دهد 

 

  • تهيه امكانات تفريحي سالم :

 رشد و تكامل طبيعي و سالم مستلزم تفريحات سالم است و شخص محروم از آن حتما” از سلامت بدني و رواني محروم خواهد شد  جنبه هاي تفريحي و خوشايند فعاليتهاي فوق برنامه بسيار ارزشمند و مهم هستند  زيرا نوجوانان معمولا” از اين لحاظ كه والدينشان اوقات فراغت و تفريحات ايشان را كنترل مي كنند ناراحت مي شوند و نمي توانند تحمل نمايند و والدين نيز نگران خطرهايي هستند كه در اوقات فراغت فرزندانشان در كمين آنهاست  فعاليتهاي فوق برنامه بهترين فرصت و عامل ارضاي اين نياز نوجوانان به شمار مي رود و نيز نگراني والدين را از بين مي برند 

  • تكميل و پرمايه ساختن برنامه تحصيلي ( درسي رسمي ):

 برنامه درسي ( تحصيلي ) رسمي هر قدر هم جامع و تازه باشد باز هم محدوديت و نقصها و كهنگي هايي خواهد داشت  زيرا متاء سفانه مدتها ثابت و تغيير ناپذير مي ماند  فعاليتهاي فوق برنامه مي توانند اين كمبودها و نارسايي برنامه درسي را جبران كنند و آن را كاملتر و غني تر سازند  بدين ترتيب كه نوجوانان در فعاليتهايي شركت مي كنند كه در برنامه درسي رسمي وقت كافي براي انجام دادن آنها وجود ندارد و غالبا” اين گونه فعاليتها براي دانش آموزان سودمندند مثلا” براي كمك به ياد گيري و كاربرد زبان خارجي مي توان با ترتيب دادن نمايشهايي كه به آن زبان اجرا مي شوند و نشان دادن فيلم درباره زندگي مردمي كه به آن زبان سخن مي گويند فعاليتهاي خارج از كلاس درس انجام داد يا با تشكيل گر و ههاي هنري و تحقيقي به تربيت هنري و فكري و علمي دانش آموزان كمك كرد از سوي ديگر در فعاليتهاي فوق برنامه مي توان رغبتهاي مفيد ايشان را رشد و گسترش داد 

5- رعايت تفاوتهاي فردي در رغابتها :

 برنامه درسي يا فعاليتهاي تربيتي و آموزشي رسمي ( كلاسي ) براي همه دانش آموزان يك كلاس در تمام نقاط كشور يكسان پيش بيني و تنظيم مي شوند و تقريبا” يكسان هم انجام مي گيرند  بنابراين رعايت تفاوتهاي فردي در استعداد و رغبت و نياز عملا” دشوار و گاهي غير ممكن است در صورتي كه فعاليتهاي فوق برنامه سبب مي شوند كه هر نوجوان

فعاليتي را كه دوست دارد و مي تواند انجام دهد بر گزيند و نياز و رغبت خويش را ارضا كند 

6- اجتماع دانش آ موزان : 

 از جمله مهمترين وظايف تربيتي مدرسه اين است كه فرصتها ي گوناگوني براي گردهم آمدن محصلان فراهم كند و ايشان را به برقراري روابط انساني و تبادل عاطفي كه مخصوصا” در دوران نوجواني ضرورت دارد راهنمايي كند فعاليتهاي فوق برنا مه را مي توان از بهترين اين فرصتها شمرد زيرا اين گونه فعاليتها بدون استثنا گروهي انجام مي گيرند و دانش آموزان نا گزيرند براي انجام دادن هر گونه فعاليت فوق برنامه اي انتخابي خود با يكديگر همكاري و تشريك مساعي كنند و به تبادل نظر و عقيده بپردازند و از پذيرش آزادانه مسئوليت لذت ببرند  بعلاوه بهترين فرصتي است كه نوجوانان عملا” طرق همكاري مطلوب و چگونگي تبادل افكار و عواطف را ياد بگيرند و محاسن و مزاياي اين عمل را دريابند 

7- برقراري روابط سود بخش ميان معلم و محصل :

 از  جمله شرايط ضروري براي موفقيت يك معلم در تمام سطوح و مقاطع تحصيلي برقراري روابط انساني سالم با محصلان است متاسفانه عملي ساختن اين امر در وضع آموزشي فعلي دشوار است يا متاسفانه معلمان به اين عمل تربيتي چندان رغبت نشان نمي دهند و در نتيجه رابطه معلم ومحصل همانند رابطه فروشنده و خريدار مي شود كه جزظاهرسازي نيست و هيچگونه عاطفه مطلوب انساني بر آن حكمفرمايي نمي كند به طوري كه پس از پايان سال تحصيلي معلم و محصل نسبت به هم بيگانه مي شوند فعاليتهاي فوق برنامه به سهولت اين نقض را جبران مي كنند و معلم ودانش آموز ناگزير ند در انتخاب نوع فعاليت و كيفيت انجام دادن آن با يكديگر صميمانه و صادقانه همكاري كنند و از برقراري روابط انساني و تبادل نظر با همديگر لذت ببرند 

8- تامين هدفهاي تربيت جديد:

 تربيت يا آموزش و پرورش جديد و پيشرفته را مي توان در چند هدف يا ويژگي خلاصه كرد:

*- فرد واحد غير قابل تجزيه است و بايد همچون يك ” سيستم” در نظر گرفته شود

*- فرد ارزش مستقل و خاص خود را دارد و هميشه قابل احترام است

*- همه مراحل رشد و تكامل كاملا” به همديگر ارتباط دارند و همگي مهم هستند 

*- همه مردم ياد مي گيرند كه از صفات : ترس – جهل – طمع – و تعصب به دور باشند زيرا دشمنان آزادي بشر از همين چهار صفت تغذيه مي كنند

*- خلاصه  تربيت جديد مي كوشد انساني آزاد و شايسته بقا بار آورد و او انساني است : آگاه – با گذشت – نيكخواه – مسلط بر خويشتن – هدفدار – پاكدامن – با مروت و داراي مقام و منزلت اجتماعي مطلوب 

9- راهنمايي جديد و فعاليتهاي فوق برنامه :

 آموزش وپرورش جديد راهنمايي را در موارد و جنبه هاي زندگي دانش آموزان ضروري مي داند و حتي تربيت را با راهنمايي مترادف تلقي مي كند  فعاليتهاي فوق برنامه مي توانند در اين جهت بسيار پر ارزش باشند زيرا در اين گونه فعاليتها به سهولت مي توان نيازها و رغبتهاي همه دانش آموزان را دريافت و از اين شناخت در راهنمايي صحيح و مطلوب ايشان استفاده كرد

10- بهداشت رواني و فعاليتهاي فوق برنامه :

 اصطلاح بهداشت رواني يا ” بهداشت عقلي ” متا سفانه اندكي با ابهام به كار مي رود و موجب اشتباه مي شود زيرا اولا” بيشتر مردم آن را مخصوص اشخاصي مي دانند كه ناراحتي يا اختلال رواني دارند و بايد با به كار بستن توصيه هاي متخصصان روان درماني بهبود ي يابند و در اين معنا ” بهداشت رواني ” مقابل ” بهداشت بدني يا جسمي ” قرار مي گيرد

 ثانيا” غالبا” چنين تصور مي شود كه بهداشت رواني از بهداشت بدني جداست و هر كدام روش يا روشهاي خاصي دارد در صورتي كه هر دو پندار مذكور خطاست – زيرا به گفته روانشناسان باليني منظور از بهداشت رواني يا عقلي فعاليتهايي است كه براي كمك به اشخاص آشفته و در رنج انجام مي گيرند تا ايشان را از اين مشكل نجات دهند و همچنين مردم را در پيشگيري از گرفتاري به آشفتگي راهنمايي مي كنند 

11- تربيت و ارزشهاي اخلاقي و فعاليتهاي فوق برنامه :

 يك برنامه وسيع و سالم فعاليتهاي فوق برنامه مي تواند به رشد و گسترش ارزشهاي اخلاقي نوجوانان كمك موثري بكند و ايشان را از ارتكاب احتمالي به بعضي بزهكاري و تبهكاريها باز دارد  زيرا ضمن اين گونه فعاليتها مي توان به طور غير مستقيم نوجوان را به ارزشهاي و مبادي اخلاقي متوجه و معتقد ساخت و آداب معاشرت مطلوب اجتماعي را به ايشان آموخت بدون اينكه مقاومتي از خود نشان دهند 

12- آينده نگري و فعاليتهاي فوق برنامه :

 انسان در طول حياتش همواره با مسائل متعدد و متنوعي مواجه بوده وبراي حل آنها تلاشهاي فراوان كرده است  امكانات متعددي كه انسان امروز از آنها برخوردار است  نتيجه كوششها و حتي فداكاريهاي گذشتگان است لكن خود انسان معاصر هم مسائلي دارد كه از لحاظ تنوع و پيچيدگي كمتر از گذشتگان نيست 

 

 مهمترين اين مسائل را فقط نام مي بريم :

1- محيط                 2- بحران انرژي                          3- ارزشهاي متغير و اخلاق

4- خانواده              5- بحرانهاي شهر و برون شهري      6- جنايت و خشونت

7- احساس بيگانگي و اضطراب           8-  تنشهاي جهاني              9-   انفجار جمعيت

10- جلوگيري از جنگ سوم جهاني                 11- توزيع ثروت           12- اصلاحات تربيتي

 

چگونگي موثر ساختن فعاليتهاي فوق برنامه :

قبلا” اشاره شد كه فعاليتهاي فوق برنامه اي ارزشهاي تربيتي بسيار مهمي دارند لكن اين ارزشها خود به خود و تنها با شركت دانش آموزان در آنها حاصل نمي شوند بلكه احتياج قطعي است به اينكه :

  • معلمان و مسئولان اجرايي فعاليتهاي فوق برنامه فكر و طرح روشني درباره آنها داشته باشند 
  • فعاليتهاي فوق برنامه در ارتباط با نظام (سيستم ) آموزش و پرورش به صورت يك كل منظور شوند و هرگز آنها را مجزا از نظام تلقي نكنند 
  • در برنامه ريزي فعاليتهاي تربيتي فوق برنامه همه اطول يادگيري و آموزش را در نظر بگيرند 
  • معلم با اين نكته توجه نمايد كه در اين گونه فعاليتها نيز بايد به تدريج نقش خود را از آموزش به مدير اوضاع يادگيري تبديل كند و راهنماي عمومي دانش آموزان گردد
  • پيش از انتخاب نوع فعاليتهاي فوق برنامه بايد هدف يا هدفها را تعيين كنند و اين هدفها حتما” بايد رفتاري باشند نه كلي 
  • هر مدرسه بايد فعاليتهاي فوق برنامه را همانند فعاليتهاي رسمي مدرسه به صورت جدي ارزشيابي كند و پيوسته وضع و موقعيت خود را بسنجد و توجه نمايد كه آيا مثلا” دانش آموزان عادتها و مهارتهاي مطلوب را كسب مي كنند و بينش و گرايشها و رغبتها ي مثبتشان رشد و گسترش مي يابند ؟
  • معلم بايد رفتاري را كه مي خواهد به كمك فعاليتهاي تربيتي فوق برنامه تغيير يابد دقيقا” براي خودش تعريف نمايد 
  • فعاليتهاي فوق برنامه مداوم باشند نه ذوقي و سليقه اي
  • فعاليتهاس فوق برنامه هر چند ممكن است هر كدام هدف خاصي را دنبال كند بايد در ارتباط با يكديگر سيستمي را تشكيل بدهند كه پاسخگوي نيازهاي فرد و جامعه باشد 

  نتيجه يك تحقيق:

دانش آموز عزيز شما كدام يك از موارد ذيل را بعنوان فعاليت فوق برنامه ( غير درسي ) انتخاب مي كنيد

1- مطالعه و پژوهش                             2- حضور در جلسات مختلف سخراني

3- شركت در كنفرانس و سمينار               4- شركت در جشنواره هاي گونا گون

5- ملاقات و گفت و شنود با صاحب نظران            6- بازديد از مراكز فرهنگي – صنعتي و تفريحي                              7- سفرهاي   دور  و نزديك           8- ورزش            

    9- نقاشي               10 – استفاده از كامپيوتر                   11-  رفتن به كتابخانه

12 —————————————– 

پرسشنامه فوق بين دانش آموزان سه كلاس بطور تصادفي درباره فعاليتهاي فوق برنامه توزيع و نتايج ذيل بدست آمد لازم به تذكر است تعداد كل دانش آموزان سه كلاس 83 نفر كه 25 نفر دانش آموز سال اول بوده 30 نفر سال دوم رياضي و 28 نفر سال سوم رياضي 

 

پاسخ به مورد 1        6نفر نتيجه 22/7%

  =        =   2         1نفر   ”    2/1% 

  =        =   3        5 نفر   ”   02/6% 

  =        =   4        3 نفر   ”   61/3%

  =        =   5        2نفر    ”   40/2%

  =        =   6        6نفر    ”   22/7% 

  =        =   7        5نفر    ”  02/6% 

  =        =   8       12نفر   ”  45/14% 

  =        =   9       2 نفر    ”  40/2%

  =        =     10 29نفر    ”  93/34%

  =        =     11   5نفر     ”  02/6%

  =        =     12   4 نفر    ”  81/4%

بدون جواب            3 نفر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

            جمع کل        83 نفر        

با توجه به نتيجه بدست آمده بيشتر دانش آموزان تمايل خويش را جهت استفاده از كلاس كامپيوتر اعلام نمود ه اند 

 

 

  منابع و ماخذ:

  • نشريه پيوند شماره هاي 318-287-286-285
  • كتاب روانشناسي و تربيت كودكان و نوجوانان نوشته دكتر غلامعلي افروز

نقش فعاليتهاي فوق برنامه در تربيت نوجوانان نوشته دكتر علي اكبر شعاري نژاد                      

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یازده + 12 =